چگونگی ورود جابر و عطیه به کربلا
۱- همراه جابر و عطیه جمعی از بنی هاشم وارد کربلا شدند.
۲- جابر از عطیه خواست نخست او را کنار فرات ببرد تا غسل کند و پس از غسل وارد زمین کربلا شد.
۳- جابر به شیوه زیارت کعبه، احرام پوشید، یک لباس دور کمر و دیگری بر شانه نهاد و به سمت مزار اباعبدالله (ع) حرکت کرد.
۴- او بسته ای از سُعد (ماده ی خوشبو) همراه داشت. آن را گشود خود را خوشبو کرد و حرکت کرد.
۵- قدم ها را آهسته بر می داشت و با نهایت ادب و احترام به سمت قتلگاه حضرت اباعبدالله (ع) حرکت کرد.
۶- در حال حرکت ذکر می گفت، نزدیک قبر حسین (ع) سه بار الله اکبر گفت.
۷- به عطیه سپرده بود هر وقت نزدیک قبر شدیم دستم را بر قبر بگذار.
۸- وقتی به مزار رسید سه بار گفت یا حسین و بیهوش شد. عطیه آب به رویش پاشید و به هوش آمد.
۹- همین که به هوش آمد خطاب به امام حسین (ع) گفت : حبیب لا یجیب حبیبه؟ (دوست جواب دوستدارش را نمیدهد؟)
و چون جواب نشنید خودش به خودش پاسخ گفت که چگونه جواب دهی حال آنکه رگ های گردنت را بریده اند و میان پیکر و سرت جدایی افکنده اند. من شهادت می دهم که تو پسر خاتم پیامبرانی و پسر امیر مومنانی و پسر هم پیمان تقوا و فرزند هدایتی پنجمین اصحاب کسایی پسر سرور نقبایی، پسر فاطمه برترین زنان جهانی، چگونه چنین نباشی و حال آنکه پروده دست سرور پیامبرانی و در دامن پارسایان پرورش یافتی و از پستان ایمان شیر نوشیدی و با اسلام از شیر بریده شدی. پاکیزه زیستی و پاکیزه رفتی. اما دل های مومنان در فراق تو دردمند است. در حالی که در خوبی تو تردید نداریم. سلام و خوشنودی خدا بر تو باد. من گواهی می دهم که تو بر همان راه رفتی که برادرت یحیی بن زکریا رفت (تو نیز به شیوه حضرت یحیی به شهادت رسیدی)
بدون دیدگاه